پا کنار پا و کلاویه کنار کلاویه.
راه میروم و موسیقی نواخته میشود ... عروج صدا و سقوط روح ها ... نفس در سینه حبس ... ذهن بی قرار ... لبها خشک شده
و چشم ها گویی درخشش ابدیش قلب را به انزوا کشانده است.
راه میروم و نوال پخش میشود راه میروم و سکوت شکسته میشود. و من در کنار تو در حال نواختن بی انتهای پیانو هستم.
خورشید را میبینم که چگونه درون امواج ارام تو غروب میکند و من روی ساحل عواطفم عود روشن کرده ام.
خرچنگ ها میآیند
سیگار ها هوار میزنند
بامداد شعر میخواند
نوال نواخته میشود.
و من
در آغوش بینهایت تو غرق بوسه میشوم. [و آنگاه گورخر ناامید دلم چهچه زنان پرواز میکند. ]
و پایان با آغازی نو در کنار پا کنار پا و کلاویه کنار کلاویه
تجربه ی دردناک...برچسب : نویسنده : man-to-hastam بازدید : 93